عبدالسلام سلیمی بیصبرانه منتظر نتیجهی انتخابات هستم. فکر نمیکنم گروههای رقیب بتوانند برعلیه همدیگر تقلب، یا بخواهند در مورد نتیجه با هم تبانی کنند. این انتخابات از این لحاظ اهمیت دارد که در غیاب سازمانیافته اصلاحطلبان، رقابت اصلی بین گروههای خودی موجود در حاکمیت است. رقابت و تنش موجود بین اصولگرایان که در ایام باقیمانده تا روز رایگیری به اوج خود خواهد رسید و انشقاق موجود، که به یقین جغرافیای سیاسی ایران را هم دستخوش تحول و خطبندیهای جدید خواهد نمود، متاثر از عملکرد دولت هشتم و نهم و تعامل دولت احمدینژاد با آنان است. هر سه گروه "جبهه متحد اصولگرایان سنتی" با محوریت شخصیتهایی مانند مهدویکنی، محمد یزدی، علی لاریجانی، ولایتی، حدادعادل و باهنر و احزاب سنتی مانند جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز، حزب موتلفه، جامعه اسلامی مهندسین، "جبهه پایداری" با محوریت مصباح یزدی و گروهی از روحانیون رادیکالتر و جوانتر و بعضی از نظامیان سابق و "حامیان دولت" با محوریت احمدینژاد و مشایی، نوع حضورشان در انتخابات (و در مورد گروه دوم و سوم ظهورشان در صحنهی سیاسی ایران همچنین) در ارتباط با نوع عملکرد دولت هشتم و نهم و تعامل آن با این گروهها و میزان خشنودی یا عدم رضایت آنها از دولت تعریف میشود. میزان و درصد آرای هر کدام از سه گروه به عنوان دادههای مهم اطلاعاتی، مبنای تحلیلهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پس از انتخابات خواهد شد. این انتخابات چند چیز مهم را مشخص خواهد نمود: 1. میزان آرای سه جناح دولت، پایداری و اصولگرایان سنتی نسبت به هم 2. میزان محبوبیت واقعی احمدینژاد. او همیشه از حمایت اصولگران استفاده و سپس انکار نموده است، اما این بار گروهش با پشتوانهی خود وی به تنهایی به میدان آمدهاند. 3. میزان تاثیر شعارها و وعدههای اقتصادی و ریخت و پاشهای دولت بر جلب آرای مردم بخصوص در شهرهای کوچک و روستاها 4. مجموع آرای دو گروه جبهه متحد اصولگرایان و پایداری به عنوان میزان رای مردم به جناح راست محسوب میشود، زیرا که کاندیداهای طرفدار دولت ژست اپوزیسیون گرفته بینشان و با حربهی تخریب اصولگرایان و توزیع پول و وعدههای اقتصادی به میدان آمدهاند. رسانهها و تریبونهای اصولگرایان، سرشار از هشدار و هراس نسبت به این حربه غیراخلاقی است. 5. همه مردمی که به خاتمی و موسوی رای دادند طرفدار اصلاحطلبان یا جنبش سبز نبوده و نیستند. درصد زیادی از آنها متعلق به قشر خاکستری جامعه و عمدتا ساکن کلانشهرها هستند. همانها که در رقابت با هاشمی در دور دوم به احمدینژاد رای دادند، با این نگاه که آمدن او سقوط نظام را تسریع میبخشد. مشایی تلاشهای بسیاری در جهت جلب نظر این طیف داشته و سعی کرده با حربههای فرهنگی و اجتماعی نگاه سلبی آنان را به ایجابی و به نفع خود تغییر دهد. نتیجهی انتخابات نشان خواهد داد ژست اپوزیسیون گرفتن احمدینژاد در این دو سال و نیم (که کم هم نبوده) در این طیف اثر کرده است یا خیر. بنابر این برخلاف آنچه برخی از اعضای اپوزیسیون میپندارند، انتخابات اخیر و نتیجهی آن بیاهمیت نخواهد بود. منبع:
نظرات